نکات فارسی
تعریف کلمه و انواع آن
*کلمه: یک لفظ معنادار است که از مجموعه ی چند حرف تشکیل شده است
استثنا: حرف ربط (و ) که یک حرف دارد
*انواع کلمات: شامل 9 بخش می باشد.(اسم) صفت، عدد کنایه، فعل، قید، حرف اضافه ، حرف ربط و شبه جمله
در ادامه به تعریف و توضیح برخی از آن ها پرد اخته می شود.
ترکیب وصفی و ترکیب اضافی و روش تشخیص آن ها
*ترکیب وصفی تشکیل شده است از : (اسم+صفت)
*ترکیب اضافی تشکیل شده است از (اسم +اسم)
برای تشخیص این ترکیبها از هم کافی است که نوع کلمات هر ترکیب را بشناسیم که اسم است یا صفت. که اگر هر دو کلمه ی ترکیب اسم بود آن ترکیب اضافی و اگر یک کلمه اسم و کلمه ی دیگر صفت بود آن ترکیب وصفی است .
*اسم: اسم کلمه است که برای نامیدن شخص، حیوان، گیاه، مکان، اشیا و.. به کار می رود .
*صفت : کلمه ای است که همراه اسم (قبل یا بعد از آن می آید و در مورد آن توضیح میدهد و ویژگی آن را بیان می کند.
*مثال : در ترکیبهای : گل خوش بو- مداد سبز- ماشین بزرگ و غذای گرم. کلمات : گل- مداد- ماشین و غذا (اسم ) و کلمات خوش بو – سبز- بزرگ و گرم (صفت) می باشد
نکته 1: نوع یک کلمه در برخی موارد میتواند تغییر کند. مثل (سبز) صفت است اما با افزودن (ی) به اسم تبدیل می شود سبز (صفت +ی) = سبزی (اسم )
نکته 2: نوع کلمه ممکن است با توجه به استقرار آن در جمله تغییر کند .
گل های زیبا در باغ است زیبا به مدرسه آمد محمد شعر را زیبا می خواند
که کلمه ی زیبا در جمله اول صفت است در جمله دوم اسم و در جمله سوم قید می باشد .
اما اگر تشخیص نوع کلمه (اسم یا صفت بودن ) مشکل بود میتوان از روشهای زیر استفاده نمود.
1.افزودن (تر) یا (ترین) به کلمه ی دوم ترکیب
2.برداشت ِ ربط بین دو کلمه ی ترکیب و افزودن یکی از افعال ربطی (است- بود-شد) به آخر جمله
3.افزودن (ی) بین دو کلمه که اگر در یکی از موارد فوق جمله و یا ترکیب دارای معنا بود آن ترکیب وصفی و در غیر این صورت ترکیب اضافی است
نکته: البته روشهای دیگری نیز برای تشخیص ترکیب ها وجود دارد که نیازی به تشریح آن ها نیست.
جمله، ارکان «اجزای» جمله، انواع جمله
تعریف جمله: جمله عبارت است از یک یاچند کلمه که در کنارهم، معنا و مفهومی را به شنونده یا خواننده برساند
مثال :1-امیربه خانه آمد 2-بیا 3- رفتم«جمله»هستند
فعل: قسمت(جزء) اصلی جمله است که«انجام دادن کار» یا «داشتن حالتی» را بیان می کند
باتوجه به تعریف فعل «تعریف فوق» می توان دو جمله را تعریف نمود.
*اگر فعل جمله انجام دادن کار را بیان کند به آن فعل«غیر ربطی یا غیر اسنادی» و به آن جمله فعلیه یا غیر اسنادی می گویند.
مثال:عارف از مدرسه آمد. که «آمد» انجام کار آمدن را نشان می دهد. فعل غیر ربطی و این جمله «جمله فعلیه» است
اگر فعل جمله داشتن حالتی را بیان کند به آن فعل ربطی یا اسنادی و به آن جمله اسمیه یا اسنادی می گویند.
مثال : هوا سرد است . «است» فعل ربطی و جمله اسمیه «اسنادی» می باشد
افعال ربطی: است، بود، شد، گشت،(گردید) فعلهای ربطی هستند.
افعال غیر ربطی: سایر فعل ها که در جمله، انجام دادن کاری را بیان می کند. را افعال غیر ربطی می گویند.
ارکان (اجزای جمله)
ارکان اصلی در جمله فعلیه شامل : فاعل- مفعول- فعل غیر ربطی می باشد
ارکان اصلی در جمله اسمیه( اسنادی) شامل : مسند الیه – مسند و فعل ربطی می باشد
نکته: البته در جمله میتواند علاوه براین اجزا شامل اجزای دیگری (حرف ربط و اضافه و قید و..)
فاعل : کسی یا چیزی که کار انجام میدهد
مفعول: کسی یا چیزی که کار روی آن انجام می شود
مثال : محمد کتاب را برداشت فاعل : محمد مفعول : کتاب
نکته : معمولا مفعول قبل از حرف اضافه (را) می آید
فعل ناگذر به مفعول( لازم) فعلی است که به مفعول نیازی نداشته باشد و معنی جمله با فاعل کامل شود
مثال : احمد آمد احمد: فاعل علی رفت علی: فاعل
فعل گذرا (متعدی) : فعلی است که علاوه بر فاعل به مفعول نیاز دارد
مثال : محمود کتاب را آورد کتاب : مفعول آورد : فعل معتدی
احمد برادرش را دید برادرش: مفعول دید :فعل معتد ی
آرایه ادبی (عناصر، صنایع ادبی)
(مبالغه- کنایه- تشبیه- شخصیت بخشی(جان بخشی)- تضاد-تناسب(مراعات نظیر))
مبالغه: بزرگنمایی یا توصیف پدیده ها و رویدادها بسیار بیش از آنچه که هست.
خروشید و جوشید و برکند خاک زسمش زمین شد همه چاک چاک
که شاعر در اثر گذاشتن سم اسب بر زمین بزرگنمایی نموده است
نکته: فردوسی از آرایه مبالغه در آثار خود بیشترین استفاده را نموده است
کنایه: صحبت غیر مستقیم در مورد یک مطلب کنایه عبارت است از پوشیده سخن گفتن که دارای دو معنای دور و نزدیک است که هدف گوینده معنای دور آن است.
مثال: آب از دستش نمی چکدئ. کنایه از خسیس بودن
نکته: همه ضرب المثلها کنایه هستند
تشبیه: مانند گردن چیزی یا کسی را به چیزی یا کسی دیگر مانند نمودن
ارکان تشبیه: مشبه- مشبه به- ادات(ابزار تشبیه) –وجه شبه
مثال : معلم مانند شمع می سوزد
معلم: مشبه مانند ابزار تشبیه شمع شمبه به وجه شبه: نفع رساندن به دیگری می سوزد : فعل غیر ربطی
شخصیت بخشی : (جان بخشی یا تشخیص) که نویسنده در آثار خود از زبان اشیا یا موجودات دیگر سخن می گوید و به آنها کارهای انسانی را نسبت می دهد
مثال : در شعر میوه ی هنر شاعر به درخت سپیدار تبر و شعله جان می دهد و با زبان آنها سخن می گوید.
نکته:پروین اعتصامی در نوعی از اشعار خود که به مناظره مشهور می باشد از زبان اشیا یا سایر موجودات سخن گفته است.
تضاد : آوردن کلمات متضاد(مخالف) که باعث زیبایی سخن می شود. مثال : نیکی و بدی که در نهاد بشر است . شادی و غمی که در قضا و قدر است .
تناسب(مراعات نظیر) : آوردن کلمات متناسب با یکدیگر، از نظر جنس یا زمان یا مکان، مشابهت و..
مثال:ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند کلمات ابر –باد-مه- خورشید- فلک از نظر نوع جنس با هم تناسب دارند
قالب های شعری- قافیه- ردیف
قالب : شکلی است که قافیه به شعر می بخشد و تفاوت قالب ها در چگونگی آرایش قافیه ی آنها است .
قالب های شعری معرفی شده در فاسی ششم ابتدایی: مثنوی- غزل- قصیده و قطعه
مثنوی: قالبی است که مصراع های هر بیت با یکدیگر هم قافیه اند. قافیه هر بیت با بیتهای دیگر متفاوت است
مثال: شعر نیایش پایان کتاب فارسی ششم در قالب مثنوی است
غزل و قصیده : این دو قالب از نظر آرایش قافیه ها مشابه هم هستند. مصراع اول بیت اول با مصراع دوم همه بیت ها با هم هم قافیه هستند
مثال:شعر ای مادر عزیز و وطن در کتاب فارسی ششم
قطعه: در قالب قطعه مصراع های دوم هر بیت (مصراع های زوج) با هم هم قافیه اند.
مثال:شعر میوه هنر درس پانزدهم فارسی ششم
نکته:البته توضیحات تکمیلی و تفصیلی در مورد قالبهای شعری را در سالهای آتی خواهید آموخت ان شاء اله
در شمارش جمله ها موارد زیر را باید مدنظر داشت :
*شمارش فعل های موجود *فعل های حذف شده *منادا *شبه جمله ها
نکته :در مورد متون نظم و نثر کهن، ابتدا باید آن متن را به فارسی روان امروزی بازگردانی نمود
مثال: خدایا، کاش مردم قدر این کتاب آسمانی را می دانستند و قدر این پیامبر را
که شامل چهار جمله می باشد 1-خدایا(منادا) 2-کاش(شبه جمله) 3- می دانستند (فعل موجود)4- می دانستند( فعل حذف شده)
استفاده از پسوند( گذار و گزار)
گزار: معنی ادا کردن و انجام دادن مثال: خدمت گزار- سپاس گزار- شکر گزار
گذار: به معنی نهادن، قرار دادن مثال:قانون گذار- پایه گذار- بنیان گذار
ماه یا بن فعل: جز اصلی فعل است که معنی فعل را رد بردارد و در همه ی ساخت های فعل ثابت است
هرفعل دو ماده(بن) دارد(ماضی- مضارع) می رفتم «بن ماضی: رفت) می روم« بن مضارع:رو»
انواع ساختهای فعل ماضی و مضارع:
شخص |
ماضی |
مضارع |
شخص |
ماضی |
مضارع |
اول شخص مفرد |
رفتم |
می روم |
اول شخص جمع |
رفتیم |
می رویم |
دوم شخص مفرد |
رفتی |
می روی |
دوم شخص جمع |
رفتید |
می روید |
سوم شخص مفرد |
رفت |
می رود |
سوم شخص جمع |
رفتند |
می روند |
صامت و مصوت:
صامت: منظور از صامت تمامی نشانه های زبان فارسی می باشد منظور حروف الفبای فارسی البته بدون حرکت یا صداهای دیگر
مصوت: منظور همان صداهای کوتاه و کشیده َ ِ ُ آ او ای می باشد
نکته:صامت ها در زبان فارسی 29 مورد و مصوت ها 6 مورد می باشند.
شبه جمله: کلمه ای است که به تنهایی معنی یک جمله دارد
نمونه هایی از شبه جمله ها( کاش- الهی- مرحبا- به به- آه- عجب- شگفتا- آری- بله- چشم و..)
حروف ندا(نشانه های ندا):
ای – یا – آیا (قبل از منادا) و الف بعد از منادا
منادا: کلمه ی بعد یا قبل از حروف ندا از منادا می گویند.
نکته: در برخی موارد منادا بدون حرف ندا می آید.
نکته: اگر صدای آخر یک کلمه مصوت باشد در صورت اضافه کردن یک کلمه دیگر به آن و ساخت یک ترکیب جدید باید از یک صامت میانجی استفاده نمود.
دریا+آبی= دریای آبی
مو+سپید= موی سپید
انواع کلمات :
ساده: کلمه ای که با هیچ پسوند و پیشوندی ترکیب نشده است مثال: پول-شهر
مشتق: کلمه ای که با یک پسوند و یا پیشوند ترکیب شده است مثال: بی پول –شهردار
مرکب: کلمه ای که از ترکیب دو کلمه ساده(مستقل) به وجود می آید مثال: کتاب خانه- نوروز
ضمیر: کلمه ای است که جانشین اسم می شود و نقش های آن را می پذیرد.
ضمایر انواع مختلفی دارد که 2نوع آن عبارتند از :
1-ضمایر منفصل( جدا) (من-تو-او-ما-شما-آنها(ایشان))
2-ضمایر متصل (پیوسته) ( َ م-َ ت- َ ش- مان-تان-شان)
حروف: حرف کلمه ای است که معنی مستقلی ندارد و برسه نوع مهم می باشد .
حروف اضافه : برای اضافه کردن کلمه ای به کلمه یا جمله ی دیگر مثل از –با- برای-به- بهر- بی- تا و..
حرف ربط: ربط دادن کلمه ها و جمله ها مثل : اگر- ما –پس- تا- و- چه- زیرا و....
حرف نشانه : مشخص کردن نقش کلمه در جمله مثل (را) نشانه ی مفعولی (یا- ای نشانه ی ندایی )
قید : کلمه ای است که زمان- مکان – یا چگونگی و حالت انجام یافتن فعل را نشان می دهد. قید انواع مختلف و متنوعی دارد که از مهم ترین آنها: قید زمان مثل : امروز- ناگاه- همیشه- قید مکان مثل آنجا- بالا- همه جا- بیرون
قید حالت مثل آهسته- سواره- خندان- مردانه- زنانه و...
تشخیص تفاوت یا تشابه کلمات در گزینه ها:
برای این منظور باید معیار و ملاک تفاوت یا تشابه بین کلمات گزینه ها را پیدا نمود سپس گزینه صحیح را پیدا نمود
مثال: کلمه کدام گزینه با بقیه تفاوت دارد ؟ الف)علم ب)عمل ج) علوم د)معلوم
که ملاک و معیار هم خانواده بودن است
نهاد و گزاره: که مربوط به جملات خبری می باشد
نهاد: کسی یا چیزی که در مورد آن خبر میدهیم گزاره : خبری که در مورد نهاد داده میشود
نکته:برای تعیین نهاد و گزاره یا سایر اجزای یک جمله اگر از متون کهن است حتما باید آن را ابتدا بهز بان امروزی بازنویسی نمود سپس اجزای آن را مشخص کرد(حسینی)